اختلال افسردگی فصلی (SAD): رمزگشایی از تأثیر نور بر مغز
5 آذر 1404
۱. تعریف، تاریخچه و اپیدمیولوژی
اختلال افسردگی فصلی (Seasonal Affective Disorder - SAD) که از نظر رسمی به عنوان اختلال افسردگی عمده با الگوی فصلی شناخته میشود، نوعی اختلال خلقی است که مشخصه آن، وقوع و بهبود قابل پیشبینی در زمانهای خاصی از سال است. این مفهوم اولین بار توسط دکتر نورمن روزنتال و همکارانش در دهه ۱۹۸۰ معرفی شد.
شیوع (Epidemiology): شیوع اختلال افسردگی فصلی بهطور مستقیم با عرض جغرافیایی مرتبط است. در مناطقی که در زمستان ساعات روز به شدت کوتاه میشود (عرضهای بالاتر)، شیوع اختلال افسردگی فصلی بیشتر است (تا حدود ۱۰ درصد جمعیت در برخی مناطق شمالی)، در حالی که در مناطق استوایی نادر است. زنان تقریباً چهار برابر بیشتر از مردان به این اختلال مبتلا میشوند و سن شروع معمولاً در بزرگسالی است.
الگوهای فصلی:
الگوی زمستانی (Fall-Winter SAD): رایجترین نوع، که با شروع علائم در پاییز و ادامه تا زمستان مشخص میشود و با آمدن بهار و تابستان بهبود مییابد.
الگوی تابستانی (Summer SAD): بسیار کمتر شایع است و علائم آن با افزایش دما و رطوبت بروز میکند.
۲. مکانیسمها
درک مکانیسمهای زیربنایی SAD کلید درمان مؤثر است. این اختلال یک ناهماهنگی بین عوامل محیطی (نور) و عوامل زیستی درون بدن است.
الف) نقص در تنظیم ریتم شبانهروزی (ریتم سیرکادین)
نور خورشید مهمترین عامل برای تنظیم ساعت زیستی اصلی بدن است که در هسته سوپراکیاسماتیک هیپوتالاموس قرار دارد.
ورودی نور: نور از راه یاختههای گانگلیونی شبکیه که حاوی ملانوپسین هستند، سیگنالهایی را به هسته سوپراکیاسماتیک هیپوتالاموس ارسال میکند.
ناهماهنگی فاز (Phase Shift): در زمستان به دلیل کوتاهتر شدن ساعات نوردهی، ریتم شبانهروزی تمایل به تأخیر فاز پیدا میکند (یعنی فرد دیرتر از حد طبیعی احساس بیداری و هوشیاری میکند)، که منجر به احساس خوابآلودگی و خستگی در طول روز میشود.
ب) متابولیسم سروتونین
پروتئین ناقل سروتونین (SERT): مطالعات تصویربرداری مغزی (مانند PET scan) نشان دادهاند که کار پروتئین ناقل سروتونین در زمستان افزایش مییابد.
اهمیت بالینی: پروتئین ناقل سروتونین، سروتونین (۵-HT) را با سرعت بیشتری از شکاف سیناپسی (فضای بین سلولهای عصبی) خارج میکند. افزایش فعالیت پروتئین ناقل سروتونین در زمستان به معنای کاهش دسترسی مغز به سروتونین آزاد است که به طور مستقیم به کاهش خلق و خو مرتبط است.
ج) ناهنجاری ملاتونین
ملاتونین، هورمون تنظیمکننده خواب، در طول تاریکی توسط غده صنوبری تولید میشود. در اختلال افسردگی فصلی:
به دلیل طولانیتر شدن شبها، تولید ملاتونین طولانیتر میشود.
این امر باعث میشود که بدن در هنگام صبح نیز مملو از ملاتونین باشد و منجر به پرخوابی (Hypersomnia) و مشکل شدید در بیدار شدن شود.
۳. علائم بالینی و معیارهای تشخیصی
تشخیص اختلال افسردگی فصلی بر اساس معیارهای DSM-5 (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی) و وجود الگوی فصلی مشخص صورت میگیرد.
الف) علائم کلیدی الگوی زمستانی
این علائم که اغلب آتیپیکال (غیرمعمول) هستند، اختلال افسردگی فصلی را از افسردگی غیر فصلی متمایز میکند:
خواب: پرخوابی، خستگی شدید و عدم احساس استراحت کافی پس از خواب
اشتها: افزایش شدید اشتها، به ویژه ولع شدید به غذاهای حاوی کربوهیدرات (نان، شیرینی، پاستا) و در نتیجه افزایش وزن
خلق و خو: احساس غم، از دست دادن علاقه و لذت (آنهدونیا)
رفتار: کنارهگیری اجتماعی، کاهش فعالیت و کندی جسمی و ذهنی
ب) معیارهای تشخیصی
در دورههای دست کم ۲ سال متوالی، دورههای افسردگی باید در یک فصل خاص (مثلاً زمستان) شروع و در فصل دیگری (مثلاً بهار) پایان یافته باشند.
دورههای افسردگی فصلی باید بسیار بیشتر از دورههای افسردگی غیر فصلی (اگر وجود داشته باشد) باشد.
۴. رویکردهای درمانی پیشرفته
درمان اختلال افسردگی فصلی چندوجهی است و اغلب ترکیبی از روشها نتایج بهتری به دنبال دارد.
الف) نوردرمانی (Light Therapy)
نوردرمانی، خط اول درمان اختلال افسردگی فصلی محسوب میشود و به طور مستقیم با مکانیسمهای ایجاد اختلال افسردگی فصلی مقابله میکند.
پروتکل استاندارد: استفاده از جعبه نور با شدت ۱۰,۰۰۰ لوکس. این شدت، بسیار قویتر از نور معمولی منزل است.
زمانبندی حیاتی: مؤثرترین زمان استفاده، ۳۰ تا ۶۰ دقیقه در اوایل صبح (بلافاصله پس از بیدار شدن) است. این کار به تنظیم مجدد ریتم شبانهروزی کمک کرده و به مغز سیگنال میدهد که روز شروع شده است.
شیوه استفاده: فرد باید جعبه نور را با فاصله مناسب (طبق دستورالعمل) قرار داده و در معرض دید باشد؛ نیازی به نگاه مستقیم نیست.
ب) دارودرمانی (Pharmacotherapy)
مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs): داروهایی مانند فلوکستین، سرترالین یا سیتالوپرام که با مسدود کردن پروتئین ناقل سروتونین به افزایش سطح سروتونین در سیناپس کمک میکنند.
بوپروپیون با رهش طولانی (Bupropion XL): این دارو تنها دارویی است که توسط سازمان غذا و دارو برای پیشگیری از اختلال افسردگی فصلی تأییدیههای ویژهای دریافت کرده است و میتواند با شروع پیشگیرانه در پاییز، از بروز علائم جلوگیری کند.
ج) درمان شناختی-رفتاری (CBT-SAD)
این نوع رواندرمانی به طور خاص برای اختلال افسردگی فصلی توسعه یافته است. هدف آن، کمک به بیمار برای:
فعالسازی رفتاری: برنامهریزی برای فعالیتهای لذتبخش اجتماعی در طول زمستان، حتی با وجود کاهش انرژی.
بازسازی شناختی: به چالش کشیدن و تغییر اندیشههای منفی در مورد فصل زمستان
۵. راهبردهای پیشگیری و مدیریت فردی
برای افرادی که سابقه اختلال افسردگی فصلی دارند، مدیریت پیشگیرانه میتواند به کاهش شدت و مدت علائم کمک کند.
آمادهسازی فصلی: شروع به کار بردن نوردرمانی و یا مصرف پیشگیرانه داروها (تحت نظر پزشک) در پایان تابستان یا اوایل پاییز، پیش از آغاز علائم.
ورزش منظم: فعالیت بدنی، به ویژه در فضای باز و در ساعات روشنایی روز، یک ضد افسردگی طبیعی است.
بهداشت خواب (Sleep Hygiene): حفظ ساعات خواب و بیداری ثابت، حتی در پایان هفتهها.
تغذیه: تمرکز بر پروتئینها و فیبر به جای کربوهیدراتهای ساده برای مدیریت ولع غذایی و نوسانات قند خون.
ویتامین دی: اگرچه ساز و کار دقیق آن در اختلال افسردگی فصلی هنوز مورد بحث است، اما افراد مبتلا به اختلال افسردگی فصلی اغلب دچار کمبود ویتامین دی هستند و مکملیاری (پس از آزمایش خون) پیشنهاد میشود.
نتیجهگیری: اختلال افسردگی فصلی یک بیماری جدی با مبانی عصبی-زیستی مشخص است. خوشبختانه، با تشخیص به هنگام و درمانهای اثباتشده مانند نوردرمانی، داروها و درمان شناختی-رفتاری، این اختلال کاملاً قابل مدیریت است و افراد میتوانند از فصول سرد سال نیز لذت ببرند.