عواطف را دست کم نگیرید (ارتباط بین قلب و مغز)

24 اردیبهشت 1404

بیشتر ما به قلب به عنوان یک پمپ ساده فکر می‌کنیم که خون را در بدن به گردش در می‌آورد و مغز را مرکز اندیشه و استدلال می‌دانیم. ولی بین این دو اندام حیاتی، یک ارتباط عمیق و قدرتمند وجود دارد که بیشتر ما از آن غافل می‌شویم. احساسات ما، چه مثبت و چه منفی، تأثیرات شگرفی بر قلب و مغز دارند و نادیده گرفتن این ارتباط می‌تواند پیامدهای جدی برای سلامت کلی ما به همراه داشته باشد. عباراتی مانند حمله قلبی" یا "دلشکستگی" که در زبان روزمره به کار می‌بریم، نشان‌دهنده درک ناخودآگاه ما از این پیوند است، ولی علم نیز به طور فزاینده‌ای در حال روشن کردن ابعاد گوناگون این رابطه پیچیده است.
قلب شما نه تنها یک اندام فیزیکی است، بلکه به طور مستقیم احساسات شما را درک می‌کند و به آن‌ها واکنش نشان می‌دهد. احساسات منفی مانند استرس، غم، عصبانیت و اضطراب می‌توانند تأثیرات ملموسی بر کارکرد قلب داشته باشند. برای نمونه، در هنگام استرس، بدن هورمون‌هایی مانند کورتیزول ترشح می‌کند که می‌تواند منجر به افزایش ضربان قلب و فشار خون شود. پژوهش‌ها نشان داده است که تجربه طولانی مدت این احساسات منفی می‌تواند خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی را افزایش دهد. حتی پدیده‌ای به نام "سندرم قلب شکسته" یا کاردیومیوپاتی تاکوتسوبو وجود دارد که در اثر استرس شدید عاطفی ناگهانی رخ می‌دهد و علائمی شبیه به حمله قلبی ایجاد می‌کند. این نشان می‌دهد که احساسات منفی نه تنها بر سلامت روانی ما، بلکه به طور مستقیم بر سلامت فیزیکی قلب ما نیز تأثیر می‌گذارند.
در مقابل، احساسات مثبت مانند عشق، شادی و قدردانی می‌توانند اثرات محافظتی بر قلب داشته باشند. عشق و پشتیبانی عاطفی می‌توانند سطح کورتیزول را در بدن کاهش دهند و در نتیجه از قلب در برابر اثرات مضر استرس مزمن محافظت کنند. هنگامی که ما احساس عشق و محبت می‌کنیم، هورمونی به نام اکسی توسین در بدن ترشح می‌شود که نه تنها احساس آرامش و پیوند را تقویت می‌کند، بلکه می‌تواند فشار خون و ضربان قلب را نیز کاهش دهد. پژوهش‌ها همچنین نشان داده است که داشتن نگرش خوش‌بینانه و احساس قدردانی با بهبود سلامت قلب و عروق مرتبط است. به نظر می‌رسد که احساسات مثبت با ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی مفید در بدن، به حفظ تندرستی و کارکرد بهتر قلب کمک می‌کنند.
ارتباط بین قلب و مغز یک خیابان دو طرفه است. مغز نه تنها احساسات را پردازش می‌کند و بر قلب تأثیر می‌گذارد، بلکه قلب نیز از طریق سیگنال‌های عصبی و هورمونی با مغز در ارتباط است و بر احساسات، توجه، حافظه و حتی توانایی حل مسئله ما تأثیر می‌گذارد. الگوهای ضرباهنگ قلب که تحت تأثیر حالات عاطفی گوناگون قرار می‌گیرند، می‌توانند به طور مستقیم بر کارکرد شناختی مغز تأثیر بگذارند. برای نمونه، در هنگام استرس و احساسات منفی، ضرباهنگ قلب نامنظم می‌شود و این بی‌نظمی می‌تواند توانایی ما در واضح اندیشیدن و تمرکز را مختل کند. در مقابل، احساسات مثبت باعث ایجاد یک ضرباهنگ منظم و هماهنگ در قلب می‌شوند که می‌تواند به بهبود کارکرد شناختی و ایجاد احساس آرامش و پایداری عاطفی کمک کند. قلب حتی مانند یک غده درون ریز عمل می‌کند و هورمون‌هایی ترشح می‌کند که می‌توانند بر مغز و بدن تأثیر بگذارند. این ارتباط دو طرفه نشان می‌دهد که سلامت قلب و مغز به طور جدایی‌ناپذیری به هم مرتبط هستند و برای داشتن تندرستی، باید به هر دو جنبه توجه کرد.
احساسات ما فقط یک تجربه ذهنی نیستند، بلکه می‌توانند به صورت محسوس در بدن ما احساس شوند. اضطراب بیشتر به صورت تنگی در قفسه سینه، تپش قلب یا گره خوردن معده احساس می‌شود. غم و اندوه ممکن است به شکل سنگینی در قفسه سینه یا بغض در گلو ظاهر شود. خشم می‌تواند باعث گرگرفتگی صورت، مشت‌های گره کرده یا لرزش بدن شود. استرس نیز بیشتر به صورت تنش عضلانی، سردرد یا معده درد احساس می‌شود. این پدیده که به "احساسات تجسم یافته" معروف است ، نشان می‌دهد که بدن ما اغلب سرنخ‌های فیزیکی از وضعیت عاطفی ما ارائه می‌دهد، حتی اگر ما به طور آگاهانه از آن احساس آگاه نباشیم. توجه به این احساسات جسمی می‌تواند یک نشانۀ هشدار اولیه برای ناراحتی عاطفی زمینه‌ای باشد و ما را تشویق کند تا به احساسات خود توجه بیشتری داشته باشیم.
بروز جسمی برخی از احساسات، به شکل زیر است:
اضطراب: تنگی قفسه سینه، تپش قلب، گره خوردن معده، لرزش
غم و اندوه: سنگینی در قفسه سینه، افتادگی شانه‌ها، بغض در گلو
خشم: صورت داغ، مشت‌های گره کرده، لرزش
استرس: تنش عصلانی، سردرد، معده درد، خستگی
شادی: احساس سبکی، قلب گرم

برای حفظ سلامت قلب و مغز عاطفی خود، برداشتن چند گام ساده می‌تواند بسیار مؤثر باشد. اول از همه، تلاش کنید احساسات خود را بشناسید و آن‌ها را نامگذاری کنید. توجه به آنچه در طول روز احساس می‌کنید و تشخیص دادن این احساسات، نخستین گام برای درک و مدیریت آن‌ها است. دوم، تکنیک‌های ساده کاهش استرس مانند تنفس عمیق یا تمرینات کوتاه آرامش را به طور منظم انجام دهید. سوم، ارتباطات سالم و حمایتی با دوستان و خانواده ایجاد کنید و از مزایای روابط مثبت برای سلامت عاطفی و قلبی خود بهره‌مند شوید. در پایان، فعالیت بدنی منظم را در برنامه روزانه خود بگنجانید، زیرا ورزش نه تنها برای سلامت جسمانی مفید است، بلکه به کاهش استرس و بهبود خلق و خو نیز کمک می‌کند. تکرار این پیشنهادها در منابع گوناگون نشان دهنده اهمیت و اثربخشی آن‌ها در بهبود سلامت عاطفی است.
در پایان، به یاد داشته باشید که احساسات شما برای سلامت کلی شما مهم هستند. توجه به سلامت عاطفی و مدیریت صحیح احساسات، نه تنها به بهبود کیفیت زندگی شما کمک می‌کند، بلکه نقش مهمی در حفظ تندرستی قلب و مغز و پیشگیری از بسیاری از بیماری‌ها دارد. اولویت دادن به سلامت عاطفی یک ضرورت برای داشتن یک زندگی سالم و پرنشاط است.

مقالات مرتبط

با ما در تماس باشید